خبرگزاری حوزه / پیامهای راهبردی، بیش از آنکه فهرست وظایف باشند، نقشهای از بدنه یک ملت و نظامی از اولویتها را ترسیم میکنند. پیام اخیر رهبر معظم انقلاب نیز از این قاعده مستثنی نیست. هفت وظیفهی مشخصشده در این پیام را نمیتوان به صورت جزایری جدا از هم نگریست؛ بلکه باید آنها را همچون هفت شریان اصلی در نظر گرفت که حیات و پویایی کالبد ملی را تضمین میکنند. این یادداشت، به جای تکرار صِرف این وظایف، به دنبال کشف پیوندهای اصیل میان آنها و ترسیم یک کلیت یکپارچه است؛ کلیتی که در آن، هر فرد و نهاد، نقشی حیاتی و غیرقابل جایگزین دارد.
این هفت وظیفه، یک پیمان نانوشتهی ملی را میان ارکان مختلف جامعه تعریف میکنند. میتوان این پیمان را در سه لایهی درهمتنیده تحلیل کرد:
۱. لایهی بقا و هویت
نخستین و بنیادیترین لایه، بر دو ستون استوار است: «اتحاد ملی» و «عزت و آبروی کشور». این دو، نه فقط وظیفه، که شرط لازم برای هر حرکت دیگری هستند. اتحاد، سیمانی است که اجزای داخلی ملت را به هم متصل نگه میدارد و «عزت»، نمای بیرونی و اعتبار این ساختار در صحنهی جهانی است. بدون انسجام درونی، هر صدایی از خارج میتواند بنا را بلرزاند و بدون آبروی ملی، هر دستاوردی در داخل، کمارزش جلوه خواهد کرد. این وظیفه، بهطور خاص متوجه یکایک شهروندان و بهویژه صاحبان قلم و بیان است تا روایتگر صادق و پاسدار این هویت جمعی باشند.
۲. لایهی اقتدار و پیشرفت
لایهی دوم، به دو بازوی قدرتمند کشور میپردازد: «شتاب علمی و فناوری» و «ابزارهای حراست از امنیت». این دو، مکمل یکدیگرند. پیشرفت علمی، مغز متفکر و موتور تولید ثروت و توانمندی است، در حالی که اقتدار نظامی و امنیتی، سپری است که از این مغز و دستاوردهایش محافظت میکند. توسعهی دانش بدون امنیت، آسیبپذیر و شکننده است و امنیت بدون پشتوانهی فناوری و علم، ایستا و ناکارآمد. این همافزایی میان نخبگان علمی و فرماندهان نظامی، تضمینکنندهی حرکت رو به جلوی کشور در مسیری امن و پایدار است.
۳. لایهی اجرا و راهبری
لایهی سوم، به سازوکار تحقق اهداف میپردازد. در اینجا سه عنصر کلیدی در کنار هم قرار میگیرند: «جدیت و پیگیری دستگاههای اجرایی»، «هدایت معنوی روحانیت» و «شور و شعور انقلابی مردم».
دستگاههای اجرایی، مسئول تبدیل طرحها به واقعیتهای ملموس در زندگی مردم هستند. اما این حرکت ماشینی، نیازمند دو بُعد دیگر است: بُعد معنوی و بُعد انگیزشی. روحانیت، با توصیه به صبر، تزریق امید و تعمیق معنویت، آرامش و ثبات روانی جامعه را در فراز و نشیبها تأمین میکند. از سوی دیگر، شور و شعور انقلابی که بر دوش همگان و بهویژه جوانان نهاده شده، سوخت و انرژی لازم برای این حرکت را فراهم میآورد. این «شعور» در کنار «شور»، مانع از اقدامات احساسی و تضمینکنندهی حرکتی آگاهانه و هدفمند است. این سه ضلع، با هم، سیستم عامل کشور را تشکیل میدهند: اجرا، معنا و انگیزه.
و در نهایت هفت وظیفهی مطرحشده، بیش از یک دستورالعمل، یک فراخوان برای همافزایی ملی است. این پیام به ما یادآوری میکند که پیشرفت، امنیت، عزت و معنویت، مفاهیمی انتزاعی نیستند، بلکه محصول کنشگری مسئولانهی هر فرد در جایگاه خود هستند. از شهروندی که به اتحاد ملی میاندیشد تا دانشمندی که در آزمایشگاه مرزهای دانش را جابجا میکند، و از مسئولی که پروژهای را به سرانجام میرساند تا جوانی که با امید و آگاهی در صحنه حضور دارد؛ همگی در حال بافتن تار و پودی واحد هستند. حیات و بالندگی ایران فردا، در گرو درک عمیق این پیوستگی و عمل هماهنگ به این منشور اقدام همگانی است.
الناز موسوی یکتا
پژوهشگر عرصه رسانه و فضای سایبر
انتهای پیام










نظر شما