سه‌شنبه ۲۵ آذر ۱۴۰۴ - ۱۰:۳۹
یادداشت | مرضِ سیاست‌زدگی و بازار کسادِ فرهنگ

حوزه/ فضای مجازی و واقعی جامعه ما دچار «سیاست‌زدگی» شده و این پدیده مانند یک مرض شیرین، به حاشیه‌رانی فرهنگ، هنر و دانش منجر شده است

خبرگزاری حوزه | خیلی وقت‌ها که به شبکه‌های اجتماعی سر می‌زنم، فضا و حال و هوا را شبیه بازاری می‌بینم پررونق اما کساد.

چه دکان‌های ردیفی، چه تابلوهای رنگ‌ و روداری، چه بیا برویی و چه شور و حالی؛ ولی عرضه و تقاضا و فروشنده و مشتری بیشتر به یک کالا میل و رغبت دارند.

هر چه بساط فرهنگ و هنر و دانش، خالی و کم‌مشتری است، جنس «خبرها و تحلیل‌های سیاسی‌» جور و بده‌بستان‌ها جورتر.

هر کس شده یک بلندگو و در فضای واقعی و مجازی یک‌بند از سیاست و مشتقات آن می‌گوید؛ به هر چیزی از این چشم می‌نگرند که شاهان، رهبران، رؤسا، وزرا، وکلا و مسئولان و نامسئولان.

این تک‌محصولی بودن بازار اجتماعی همان مرضی است که باید نامش را گذاشت سیاست‌زدگی. مرضی مثل قند، شیرین؛ اما مرگ‌ گام‌به‌گام ذائقه جمعی.

سیاست اگر به درد بشر نمی‌خورد که درست نمی‌شد؛ مثل خیلی چیزهای دیگر. ضرورت آن جای خود؛ ولی مصرف‌گرایی در آن هم جای خود.

آیا چه میزان؟ آیا کسی به آن نگاه و توجه می‌کند؟ چه کسانی به تنور آن می‌دمند؟ چه کسانی به بوی نان آن خو می‌گیرند و به دود آن معتاد می‌شوند؟ مگر همه چیز ما و همه‌ی زندگی ما این است که بدانیم کی، کِی و کجا عزل و نصب شد؟ تهدیدها و تطمیع‌ها جنگ‌ها و صلح‌ها دید و بازدیدها بین اشخاص حقیقی و حقوقی چقدر و چگونه نوسان دارد؟

نمودارهای بازار، پرونده‌های قضایی، حبس‌ها، اعدام‌ها و هر چیزی از این قماش چقدرش به کار زندگی و ترفیع شخصیت ما می‌آید؟ کم؟ بیشتر از کم؟ چقدر؟ این‌همه رویداد جورواجور با این همه سکوهای انتشار و بیشترش نشخوار دنیای سیاست از ما چه می‌سازد؟

آیا چیزی فراتر از موجوداتی دهان‌جنبان؟ جویدن آدامس یا مکیدن پستانک، کدام شکم گرسنه را سیر می‌کند؟ زندگی با طعم همیشگی سیاست کم‌کم چه می‌کند با ما؟ با روح ما؟ کِی می‌شود درست زندگی کنیم؟ به‌نظر می‌رسد جامعه ما هنوز هم با فرهنگ و هنر، فرسنگ‌ها فاصله دارد.

سعید احمدی

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha