به گزارش خبرگزاری «حوزه»، پاسخ به شبهات از وظایف مراکز حوزوی و دینی است که این خبرگزاری در شماره های گوناگون به ارائه برخی از شبهات و پاسخ های آن، برگرفته از «مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم» خواهد پرداخت.
- سؤال
شیعیان از پيامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) چنین روایت کردهاند حضرت نام امامان شیعه را یک به یک از اولین تا دوازدهمین صریحا ذکر کرده است. همچنین روایاتی را نقل میکنند که پیامبر، نام، کنیه، خصوصیات ظاهری و شخصیتی، غیبت، ظهور و خصوصیات زمان حکومت امام دوازدهم شان را به تفصیل بیان کرده است؛ اما اين روايات، همگي جعلي و ساختگي است. نه در قرآن و نه در سخنان پيامبر (ص) چنين چيزي يافت نميشود و اهل سنت به هیچکدام از این ها اعتقاد ندارند!
- پاسخ
علی رغم ادعای وهابیان، وجود و صحت روایات مهدی (ع) از منظر اهل سنت امر قابل انکاری نیست؛ چراکه راویان احادیث مهدی (ع) از اهلسنت بسیارند. روایات مهدی نه تنها در کتابهای مهم اهلسنت ثبت شده است، بلکه بسیاری از بزرگانشان بر تواتر و صحت این روایات تصریح کردهاند.
پیشدرآمد
اعتقاد به ظهور منجی در آخر زمان، به شیعیان اختصاصی ندارد. همهی ادیان ابراهیمی و غیرابراهیمی، در عین اختلافاتی که در چگونگی این مسأله دارند، در یک نکته مشترکند و آن اینکه در آخر زمان مردی از جانب خداوند خواهد آمد و جهان را از عدل و داد پر خواهد کرد. همه مسلمانان باور دارند که مهدی از نسل پیامبر و از فرزندان حسین علیهما السلام است، جز اینکه بسیاری از اهلسنت تولد او را در آخر زمان انتظار میکشند. شیعیان با تکیه بر دلایل گوناگون عقلی و نقلی معتقدند که امام مهدی فرزند امام حسن عسگری علیهما السلام است و در سال 250 هجری قمری به دنیا آمده و با اذن و ارادهی مطلق خداوند تاکنون زنده است و در میان مردم زندگی میکند؛ همچنانکه خضر و مسیح علیهما السلام به نص قرآن کریم زندهاند و در هنگام ظهور، او را یاری خواهند کرد. عمر طولانی او نه تنها با عقل و علم ناسازگار نیست؛ بلکه دلایل قرآنی و روایی مؤید وقوع آن فراوان است. در نوشتار حاضر به یکی از شبهاتی که پیرامون تولد و حیات امام مهدی از سوی برخی از اهلسنت مطرح شده است اشاره کرده و پس از بررسی به نقد آن خواهیم پرداخت.
چکیده شبهه
شیعیان از پيامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) چنین روایت کردهاند حضرت نام امامان شیعه را یک به یک از اولین تا دوازدهمین صریحا ذکر کرده است. همچنین روایاتی را نقل میکنند که پیامبر، نام، کنیه، خصوصیات ظاهری و شخصیتی، غیبت، ظهور و خصوصیات زمان حکومت امام دوازدهمشان را به تفصیل بیان کرده است. اما اين روايات، همگي جعلي و ساختگي است. نه در قرآن و نه در سخنان پيامبر (ص) چنين چيزي يافت نميشود و اهلسنت به هیچکدام از اینها اعتقاد ندارند!
چکیده نقد
وجود روایات فراوان دربارهی حضرت مهدی (ع) در مجامع و منابع معتبر حدیثی و روایی اهلسنت نشان از اهمیت بالای این روایات در نزد عالمان اهلسنت دارد. از یک سو روایات مهدی متواتر است و از دیگر سو بسیاری از عالمان سنیمذهب، صحت آن روایات را تأیید کردهاند. این دو امر نشانگر این است که روایات مهدی از منظر اهلسنت پذیرفته شده و ادعای جعلی بودن آن از سوی وهابیان، ادعایی ناموجه و فاقد مقبولیت است.
مقدمه
روایات فراوانی درباره حضرت مهدی(ع) در مجامع حدیثی و روایی شیعه و اهل سنت وجود دارد که در آنها علاوه بر نام و مشخصات این منجی بزرگ برخی از ویژگیهای دیگر ایشان نیز بیان شده است. همانگونه که گفته شد این روایات اختصاص به شیعه یا مذهب خاصی از مسلمانان ندارد و در زمره اخبار مشترک همه فرق اسلامی محسوب میشود و راویان . بیشک بسیاری از این اخبار در کمال صحت و اطمینان قرار دارند که در ادامه درباره صحت این روایات و معیارهای که در این زمینه وجود دارد، بحث خواهیم کرد.
راویان احادیث مهدی (ع)
بسيارى از صحابه و تابعان، روايات مربوط به امام مهدی (ع) را نقل كردهاند. شيخ عبدالمحسن العباد از نويسندگان معاصر اهلسنت و استاد دانشگاه مدينه منوره در ضمن مقالهاى مفصل با عنوان «عقيدة اهل السنة و الاثر فى المهدى المنتظر» اسامى 26 نفر از صحابه نقلکننده احاديث امام مهدى (ع) را جمعآورى كرده است: على بن ابى طالب، عثمان بن عفان، طلحه بن عبيدالله، عبدالرحمن بن عوف، حسن بن على، امسلمه، امحبيبه، عبدالله بن مسعود، عبدالله بن عمر، عبدالله بن عمرو عاص، ابو سعيد الخدرى، جابر بن عبدالله از صحابه و از تابعين محمد بن حنفيّه، قتاده، مكحول، سعيد بن جبير ... .[1]
یکی دیگر از محققان، شمار روایانی از صحابه که روایات مهدی را نقل کردهاند 33 نفر ذكر كرده است. وی علاوه بر افرادی که در بالا از انها نام بردیم به افرادی چون طلحه بن عبدالله، عبدالله بن عباس، عماربن ياسر، ثوبان، قرة بن اياس مزني، عبدالله بن حارث، ابوهريره، حذيفه بن يمان، ابو امامه، جابر بن ماجه، انس بن مالك، عمران بن حصين اشاره کرده است.[2]
بنابر این مسأله مهدويت به طور عموم در ميان مسلمانان پذیرفته شده است. علاوه بر كتابها و منابع شيعه كه اين مطلب در آنها به نحو مسلم، مورد مقبول افتاده، دانشمندان بزرگ اهلسنت نيز به صحت آن اعتراف کردهاند. در این میان میتوانیم به افرادی چون ابوداود، احمدبن حنبل، ترمذي، ابن ماجه، حاكم، نسائي، طبراني، روياني، ابونعيم اصفهاني، ديلمي، بيهقي، ثعلبي، حمويني، مناوي، ابن مغازلي، محمدالصبان، ماوردي، گنجي شافعي، سمعاني، خوارزمي، شعراني، دارقطني، ابن صباغ مالكي، شبلنجي، محب الدين طبري، ابن حجر هيتمي، شيخ منصور علي ناصف، محمدبن طلحه، جلالالدين سيوطي، شيخ سليمان حنفي، قرطبي، بغوي، ... اشاره کنیم که اخبار مهدی را با تفصیل در کتابهای خود ثبت کردهاند.[3]
پارهای از اين روايات درباره نَسَب آن حضرت، برخی در مورد شيوه حكومتدارى و عدالتگسترى و برخی ديگر در مورد علائم و حوادث قبل از ظهور و غيراينها از مسائل مربوط به آن حضرت است.
یکی از محققان مینویسد: «این سخن گزافهای نیست که ادعا کنیم هیچ محدثی از محدثان مسلمان نیست مگر آن که بعضی از احادیث نوید دهندهای ظهور امام مهدی (ع) در آخرالزمان را روایت کرده است».[4]
همین نویسنده فهرست کامل و چندصفحهای از علماء و محدثان اهلسنت ارائه کرده است که احادیث و روایات حضرت مهدی (ع) را در کتب خود نقل کردهاند.[5]
بزرگان اهلسنت و تأیید روایات مهدی (ع)
صحت احادیث مهدی (ع) توسط بیشتر بزرگان اهلسنت مورد تأیید قرار گرفته است. بر اساس تحقیق مفصل آقای العمیدی شمار علمانی به صحت احادیث مهدی (ع) تصریح کردهاند بالغ بر 60 نفر است. ما در اینجا تنها به ذکر نام برخی از آنها اکتفاء میکنیم: 1. امام ترمذی (م 279 ق)؛ روایات مهدی را حسن و صحیح دانسته است. 2. حافظ ابو جعفر عقیلی (م 322 ق)؛ 3. حاکم نیشابوری (م 405 ق)؛ 4. امام بیهقی (م 458 ق)؛ 5. امام بغوی (م 510 ق)؛ 6. قرطبی مالکی (م 671 ق)؛ 7. ابن تیمیة (م 728 ق)؛ وی مینویسد: احادیثی که وی - یعنی علامه حلی (ره) - برای اثبات قیام مهدی به آنها استناد میکند، احادیث صحیحی هستند. 8. حافظ ذهبی (م 748 ق)؛ 9. حافظ ابن قیم (م 751 ق)؛ 10. تفتازانی (م 793 ق)؛11. نورالدین هیثمی (م 807 ق)؛ 12. سیوطی (م 911 ق) و 13. شوکانی (م 1250 ق).[6]
جالبتر اینکه عالمان بزرگ و معاصر فعلی اهلسنت مانند شيخ عبدالعزيز بن باز هم صحت روایات مهدی را پذیرفتهاند؛ آن چنانکه استاد خسروشاهی نقل کرده است که شیخ بن باز در سخنرانیای درباره «مهدى» می گوید: «من بر بسيارى از این احاديث آگاهى دارم و در ميان آنها همچنان كه الشوكانى و ابن القيم و ديگران گفتهاند، صحيح و حسن (نيكو) و ضعيف منجبر و اخبار جعلى يافتهام. اما از اين ميان آنچه سند آن محكم است، ما را بس! حال چه خود «صحيح» باشد يا براى اسناد حديث ديگرى صحّت مىيابد و چه خود حسن باشد، يا براى اسناد حديث ديگرى حُسن مىيابد. به همين ترتيب احاديث ضعيف اگر منجبر گردد و يكديگر را استحكام بخشد، نزد اهل علم حجت است. بنابراين تواتر آن از جهت گوناگونى الفاظ، معانى، كثرت طرق و تعدد مخارج مقبول مىگردد و اهل علم مورد اعتماد، بر ثبوت و تواتر آن، نظر دادهاند و ما ديدهايم كه اهل علم، چيزهاى فراوانى را با كمتر از اين ثابت كردهاند و حق اين است كه جمهور اهل علم بر سر ثبوت مسئله مهدى اتفاق نظر دارند و اينكه او حق است و در آخرالزمان ظهور خواهد نمود. از اهل علم اگر كسى نظرى خلاف اين گفته باشد سخن او مورد اعتنا نيست».[7]
شيخ عبدالمحسن العباد از عالمان معاصر سعودی که تحقیق مفصلی در زمینه مهدی (ع) انجام داده، در این باره و انگیزه کار خود میگوید: «من براى نماياندن اوهام و اشتباهات وى (یکی از علمای قطر) در آن رساله، به نوشتن اين سطور مبادرت ورزيدهام، تا روشن شود كه احاديث صحيح بسيارى، بر ظهور مهدى در آخرالزمان دلالت دارد و علماى پيشين و معاصر اهلسنت در اين مورد اتفاق نظر دارند؛ مگر آنهايى كه از راه حق دور شده و به شذوذ پيوستهاند».[8]
این عالم سنی تحقیق مفصلی درباره مهدی منتظر (ع) انجام داده و به اثبات صحت روایات مهدی و ظهور او پرداخته است. استاد خسروشاهی آن را با عنوان «مصلح جهانى و مهدى موعود از ديدگاه شيعه و اهلسنت» به فارسی منتشر کرده است. بنابر این روایات مربوط به مهدي(عج) در منابع مهم و كتابهاي معتبر اهلسنت ثبت شده و صحت آنها نیز مورد تأیید قرار گرفته است.
اهلسنت و تواتر احادیث مهدی(ع)
با مراجعه به کتابهای محدثان بزرگ اهلسنت میبینیم که آنها در كتابهاى خود به طور فراوان روايات مربوط به حضرت مهدى (ع) را از پيامبر اكرم (ص) نقل كردهاند.[9]در حقیقت عالمان حديث اهلسنت از ابتدا تاكنون، نسبت به احاديث مربوط به امام مهدی (ع) بسيار توجه نشان داده و آنها را در ضمن ديگر احاديث يا جداگانه جمعآورى كردهاند. از جمله محدثان مشهور اهلسنت كه نسبت به نقل احاديث مهدى (ع) كوشيدهاند مىتوان به : ابوداود، ترمذى، ابن ماجه و نسايى در كتابهاى «سنن» خودشان، احمد بن حنبل در «مسند» و حاكم نيشابورى در كتاب «المستدرك على الصحيحين» اشاره کنیم. برخى ديگر از محدثان و عالمان اهلسنت از جمله سيوطى، ابن كثير، ابن حجر و صاحب كنزالعمال نيز آثار خاص و جداگانهاى درباره امام مهدی (ع) به رشته تحریر درآوردهاند.[10]
تعداد 17 نفر از دانشمندان بزرگ اهلسنت، به متواتربودن احاديث مهدي در كتابهاي خود، تصريح كردهاند.[11] العمیدی از محققانی است که در این زمینه کارهای زیادی کرده است، مینویسد: «علمای علم درایه و عدهای از کسانی که در امر تدریس یا تحقیق علوم حدیث از تخصص برخوردارند، به متواتر بودن احادیث مهدی در کتب اهلسنت، مانند صحاح و مسانید، تصریح کردهاند»[12]سپس به صورت تفصیلی به ذکر نام و تصریحات آنها میپردازد. در میان آنها اسامی بزرگانی چون بر بهاری حنبلی (م329ق)، محمد بن حسین ابری شافعی (م363ق)، قرطبی مالکی (م761ق)، حافظ جمال الدین المزی (م742ق)، ابن قیم جوزی (م751ق)، شمس الدین سخاوی (م902ق)، سیوطی (م911ق)، ابن حجر هیتمی (م974ق)، و متقی هندی (م975ق) و ... دیده میشود.[13]
لازم به ذکر مینماید که احادیث متواتر به احادیثی گفته میشود که کثرت راویان آن در هرطبقه به حدی است که عادتا تبانی آنها بر کذب محال است. چنین اخباری عادتا علمآور است. در مقابل، خبر واحد است که تنها مفید ظن خواهد بود.[14]
نمونههایی از تصریح عالمان سنیمذهب بر تواتر اخبار مهدی
1. حافظ ابو عبدالله گنجي شافعي (متوفاي 658ق) در كتاب «البيان في اخبار صاحب الزمان» مینویسد: «احاديث پيامبر اكرم (ص) درباره مهدي، به دليل راويان بسياري كه دارد، به حد تواتر رسيده است».[15]
2. حافظ مشهور، ابن حجر عسقلاني شافعي (متوفاي 852 ق)، در كتاب فتح الباري فی شرح صحيح البخاري مینویسد: «احاديث متواتري وجود دارد، حاكي از اينكه مهدي (ع) از اين امت است و عيسي (ع) از آسمان فرود آمده و پشت سر وي نماز خواهد گزارد».[16]
3. شيخ منصور علي ناصف از علماي بزرگ و معاصر الازهر و مژلف كتاب «التاج الجامع للاصول» مينويسد: «در ميان دانشمندان گذشته و امروز مشهور است كه درآخر الزمان به حتم و يقين مردي از اهلبيت پيامبر كه نام او مهدي است، ظهور خواهد كرد. او بر همه كشورهاي اسلامي تسلط خواهد يافت. مسلمانان، همه پيرو او خواهند شد، او در ميان آنان به عدالت رفتار ميكند و دين را قوت ميبخشد. آنگاه دجّال پيدا ميشود و عيساي مسيح، از آسمان فرود ميآيد و دجال را ميكشد، يا با مهدي در كشتن دجال همكاري ميكند. سخنان و احاديث پيامبر درباره مهدي را جماعتي از نيكان اصحاب پيامبر روايت كردهاند، محدثان بزرگي مانند ابوداود، ترمذي، ابن ماجه، طبراني، ابويعلي، بزاز، امام احمد بن حنبل و حاكم نيشابوري آن احاديث را در كتابهاي خود نقل كردهاند».[17]
نمونههایی از روایات مهدی (ع) در منابع اهلسنت
1. از ام سلمه نقل شده است: «از رسول خدا(ص) شنيدم كه فرمود: مهدي موعود از عترت من و اولاد فاطمه (س) است».[18]
2. امام علي بن ابي طالب (ع) از پيامبر (ص) روايت كردهاند كه فرمود: «اگر از عالم جز روزي باقي نمانده باشد، خدا مردي از اهلبيت مرا برمیانگیزد تا دنيا را پر از عدل و داد كند؛ چنانكه از ستم پر شده است».[19]
3. ابوسعيد خدری ميگويد: «پيامبر (ص) فرمود: مهدي ما بلندپيشاني و باريكبيني است. زمين را پراز عدل و داد ميكند؛ چنانكه از ظلم و ستم پر شده است. مدت هفت سال حكومت ميكند».[20]
نام دوازده امام در روایات اهلسنت
علاوه بر این تعدادي از علماي بزرگ اهلسنت، احاديث نامهای دوازده امام را در كتابهاي خود نقل كردهاند. ما در اينجا به چند مورد از این احاديث اشاره ميكنيم:
1. ابوالفتح محمد بن الفوارس در كتاب «اربعين» از پيامبر اكرم (ص) نقل كرده است: «وقتي كه خداي تعالي حضرت ابراهيم (ع) را آفريد پرده را از جلوي چشم او كنار زد. در اين هنگام او نگريست و نوري را ديد. از خداي تعالي پرسيد كه اين نور چيست؟ خداي تعالي فرمود: اين نور محمد (ص) برگزيدهام است. باز پرسيد، در كنار آن، نور ديگري ميبينم؟ فرمود: اي ابراهيم! اين نور علي (ع) ياور دينم است. باز پرسيد: در کنار آن دو، نور ديگر ميبينم؟ فرمود: اين نور فاطمه (س) است كه بعد از پدر و شوهرش است. به سبب او دوستدارانش (از آتش) آزاد شدهاند. باز ابراهيم پرسيد: دو نور ديگر در كنار نورهاي سه گانه ميبينم؟ فرمود: اي ابراهيم! اين دو حسن و حسيناند كه بعد از نور پدر، مادر و جدشان قرار دارند. ابراهيم عرض كرد: بار خدايا 9 نور ديگر ميبينم كه نورهاي پنجگانه را احاط كردهاند. فرمود: اي ابراهيم! اينان امامان از فرزندان آنها هستند. پرسيد: چگونه شناخته ميشوند؟ فرمود: اي ابراهيم! اولشان علي بن الحسين، پس از او محمد بن علي، جعفر بن محمد، موسي بن جعفر، علي بن موسي، محمد بن علي، علي بن محمد، حسن عسكري و مهدي محمد بن الحسن صاحب الزمان».[21]
2. ابن عباس از پيامبر اكرم (ص) نقل ميكند: «مردي يهودي كه به او نعثل ميگفتند، خدمت پيامبر رسيد و گفت مسائلي در سينهام خلجان ميكند كه ميخواهم بپرسم. در ضمن گفتگو از پيامبر پرسيد وصي تو كيست؟ حضرت فرمود: وصي من علي بن ابي طالب است. بعد از او دو سبطم حسن و حسين (ع) هستند و بعد از آنها نه امام از صلب حسين (ع). يهودي گفت: اي محمد! آنها را برايم نام ببر. حضرت فرمود: بعد از حسين پسرش علي، بعد از علي پسرش محمد، بعد از محمد پسرش جعفر، بعد از جعفر پسرش موسي، بعد از موسي پسرش علي، بعد از علي پسرش محمد، بعد از محمد پسرش علي، بعد از علي پسرش حسن بعد از حسن پسرش حجت محمد مهدي است اينها دوازده نفرند».[22]
3. ابن عباس نقل کرده که پیامبر (ص) فرمود: «من، علی، حسن، حسین و نه تن از فرزندان حسین پاک و معصوم هستیم. عبايه بن ربعي به طور مرفوع از پيامبر نقل كرده، كه پيامبر فرمود: من سيد پيامبران و علي سيد اوصيا است. اوصياي بعد از من دوازده نفرند. اولشان علي و آخرشان قائم مهدي است».[23]
نتیجهی سخن
علی رغم ادعای وهابیان وجود و صحت روایات مهدی (ع) از منظر اهل سنت امر قابل انکاری نیست؛ چراکه راویان احادیث مهدی (ع) از اهلسنت بسیارند. روایات مهدی نه تنها در کتابهای مهم اهلسنت ثبت شده است، بلکه بسیاری از بزرگانشان بر تواتر و صحت این روایات تصریح کردهاند.
پینوشتها:
[1]. على رضا على نورى، شناخت حضرت مهدى(عج)، قم، زمزم هدايت، چ سوم، 1385ش، ص 28.
[2]. غلامحسن محرمی، نگرشی تاریخی به حیات امام زمان(عج)، قم، پرتو ولایت، چ دوم، 1392ش، ص42
[3] . ر.ك: آيةالله صافي گلپايگاني، نويد امن و امان، تهران، دارالكتب الاسلاميه، ص91-92
[4]. سید ثامر هاشم العمیدی، در انتظار ققنوس، ترجمه مهدی علیزاده، قم، موسسه امام خمینی، چ اول، 1379ش، ص66
[5]. ر.ک: العمیدی، ص66-68
[6]. العمیدی، پیشین، ص72-76
[7]. سيدهادى خسروشاهى، مصلح جهانى و مهدى موعود، تهران، انتشارات اطلاعات، چ دوم، 1374ش، ص 106
[8]. همان، ص 113
[9]. ر.ک: العمیدی، پیشین، ص 69
[10]. علی نوری، پیشین، ص28
[11]. ر. ك: مهدی پيشوائي، سيره پيشوايان، قم، انتشارات موسسه امام صادق، چ هشتم، 1378ش، ص 698
[12]. العمیدی، پیشین، ص76
[13]. همان، ص 76-80
[14]. شیخ عبدالله مامقانی، مقیاس الهدایه فی علم الدرایه، قم، موسسه آل بیت لاحیاء التراث، چ اول، 1411ق، ج1، ص 108-112
[15]. البيان في اخبار صاحب الزمان، قم موسسه النشر الاسلامي التابعه لجماعه المدرسين، چ ششم، 1417ق، ص124
[16]. فتح الباري بشرح صحيح البخاري، بيروت، دار المعرفه، ج6، ص493 -494
[17]. التاج الجامع للاصول، قاهره، داراحياء الكتب العربيه، چ دوم، ج5، ص310
[18]. ابی داود، سنن، تحقیق سعید محمد اللحام، دارالفکر، چ اول، 1410ق، ج2، ص 310
[19] . همان
[20]. همان، ص208
[21]. ابوالفتح، محمد بن ابي الفوارس، الاربعون، خطي، ص38؛ به نقل از محرمی، پیشین، ص94
[22]. ابراهيم بن سعد الدين شافعی، فرائد السمطين، بیروت، مؤسسة المحمود، چ اول، 1400ق، ج2، ص 132؛ قندوزی، ینابیع الموده لذوی القربی، قم، اسوه، چ دوم، 1422ق، ج3، ص281
[23]. شافعی، پیشین، ج2، ص 133؛ قندوزی، پیشین، ح3، ص391
منبع: مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم