پنجشنبه ۲۲ آذر ۱۴۰۳ |۱۰ جمادی‌الثانی ۱۴۴۶ | Dec 12, 2024
حجت الاسلام قرائتی

حوزه/ حجت الاسلام و المسلمین قرائتی ، به تلاش کفار در خاموش کردن نور خداوندمتعال اشاره کرد و نور خدا و اهل بیت (ع) را خاموش نشدنی دانست.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری«حوزه» در کرمان، حجت الاسلام و المسلمین محسن قرائتی، به مناسبت ایام عزاداری امام حسین (ع) در دهه اول محرم، در مسجد امام شهر کرمان که به همت حوزه علمیه کرمان برگزار شده است، به تلاش کفار در خاموش کردن نور خدا اشاره کرد و گفت: در قرآن کریم دو آیه وجود دارد که از تلاش کفار برای خاموشی نور خدا خبر میدهد. «يُرِيدُونَ لِيُطْفِئُوا نُورَ اللَّه» (صف/ 8) و «يُرِيدُونَ أَنْ يُطْفِئُوا نُورَ اللَّه» (توبه/ 32)  «أَنْ يُطْفِئُوا» یعنی دوست دارند همین الان چراغ اسلام و نور خدا را خاموش کنند. «ليُطْفِئُوا» یعنی برنامهریزی میکنند تا در آینده نور خدا خاموش گردد. اما خداوند میفرماید نمیتوانند.

وی افزود: زلیخا همه درها را بست اما خدا خواست و همه فهمیدند. محمدرضا شاه خواست اثری و تصویری از امام خمینی نباشد اما خدا خواست تصویر امام از همه مراجع بیشتر پخش شد. کفار در صدر اسلام راههای مختلفی را برای خاموش کردن نور اسلام پیش گرفتند اما خدا همه آنها نقش بر آب کرد.

مفسر قرآن کریم به نقشههای کفار در حذف اسلام اشاره کرد و گفت: یکی از کارهایی که کفار انجام دادند تهمت زدن بود. آنها به پیامبر تهمت زدند که حرفهایش کهنه است «وَإِذَا تُتْلَى عَلَيهِمْ آياتُنَا قَالُوا قَدْ سَمِعْنَا لَوْ نَشَاءُ لَقُلْنَا مِثْلَ هَذَا إِنْ هَذَا إِلَّا أَسَاطِيرُ الْأَوَّلِين» (انفال/ 31) گفتند حرفهای پیش پا افتاده است. تهمت دیگری که زدند گفتند حرفها خیال و پندار پیامبر است «قَالُوا أَضْغَاثُ أَحْلَام» (انبیا/ 5).

وی ادامه داد: گفتند سخنان پیامبر (ص) دروغ است «أَمْ يَقُولُونَ افْتَرَاه» (یونس/ 38). فضاسازی کردند که سخنان پیامبر (ص) ساده و سطحی هستند و عمقی ندارند و هرکسی میتواند این سخنان را بگوید «لَوْ نَشَاءُ لَقُلْنَا مِثْلَ هَذَا» (انفال/ 31). برای الله رقیب تراشی کردند «فَلَا تَجْعَلُوا لِلَّهِ أَنْدَادًا» (بقره/ 22). از گوش دادن به قرآن منع کردند «لا تَسْمَعُوا لِهَذَا الْقُرْآنِ» (فصبت/ 26).

وی افزود: تعنه و نیش زدند «وَطَعَنوا في دينِكُم» (توبه/ 12). مسخره کردند «اتَّخَذُوا دِينَكُمْ هُزُوًا» (مائده/ 57) مساجد را خراب کردند «سَعَى فِي خَرَابِهَا» (بقره/ 114) بدعت گذاشتند و‌ چیزی که جزو دین نبود را  وارد دین کردند. حقیقت را کتمان کردند «يَكْتُمُونَ مَا أَنْزَلْنَا» (بقره/ 159). دین را تجزیه کردند، یک گوشه از دین را ‌گرفتند گوشه دیگر را رها کردند «أَ فَتُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ الْكِتابِ وَ تَكْفُرُونَ بِبَعْض» (بقره/ 85). حق و باطل مخلوط کردند وَ «لا تَلْبِسُوا الْحَقَّ بِالْباطِل» (بقره/ 42) غلو و مغالطه کردند. جنگها به راه انداختند «لَا يَزَالُونَ يُقَاتِلُونَكُمْ حَتَّى يَرُدُّوكُمْ عَنْ دِينِكُم» (بقره/ 217).

حجت الاسلام و المسلمین قرائتی تاکید کرد: این پانزده آیه دال بر این است که کفار تلاش زیادی در خاموشی نور اسلام کردند. اما ما میبینیم که اسلام هر روز فراگیرتر و قویتر میشود. پیامبر اکرم (ص)، امام حسین (ع) و دیگر اهل بیت (ع) همگی نور خدا و خاموش نشدنی هستند. به شخص پیامبر (ص) چه تهمتهایی زدند؟ گفتند ساحر است، شاعر است، سحر شده است، کاهن است، یعنی کسی که پیش‌بینی میکند.

وی ادامه داد: گفتند: «أَعانَهُ عَلَيْهِ قَوْمٌ آخَرُون» (فرقان/ 4) یک گروه دیگری مخفیانه او را پشتیبانی میکنند و این حرفها برای خودش نیست. «إِنَّمَا يُعَلِّمُهُ بَشَر» (نحل/ 103) معلمی دار که این مطالب را به او یاد میدهد. امام علی (ع) را چقدر مورد حمله قرار دادند؟ حتی دوستانشان هم از ترس تقیه کردند و فضائلشان را نگفتند؛ اما ببینید از امام علی (ع) چقدر مطلب مانده است و از دشمنانش چقدر مانده است. نهج البلاغه را ببینید. این را در نظر بگیرید که نهج البلاغه همه سخنان و بیانات امیرالمومنین (ع) نیست و تنها آن قسمتی است که به سید رضی رسیده است. کتاب مستدرک نهج البلاغه هفت برابر نهج البلاغه است؛ در حالی که ده صفحه از معاویه پیدا نمیشود. این نشان میدهد قدرتی پشت این مساله است.

مفسر قرآن کریم اشاره کرد: چه کسی به این جوانان که در این شبها طبل و ‌سینه میزدند پول داده است؟ چرا این کار را انجام می‌دهند؟ چطور مردم خودجوش برای امام‌حسین (ع) عزاداری میکنند؟ این از درون میجوشد و مطمئنا دستی در کار است.

 وی به جنایت بنی امیه در نابودی امام حسین (ع) اشاره کرد و گفت: بنی امیه جنایاتی کرد تا اثری از امام حسین (ع) نماند. آیا موفق شد؟ اگر میان قصه حضرت یوسف و امام حسین (ع) مقایسه کنیم متوجه عمق ماجرا میشویم.

حجت الاسلام و المسلمین قرائتی به مقایسه قصه حضرت یوسف و امام حسین (ع) پرداخت و گفت:  یوسف یکی بود اما در کربلا چند یوسف بود؟ گرگ در قصه یوسف دروغین بود اما گرگهای کربلا واقعی بودند. در قصه یوسف خون دروغین بود و خون کسی ریخته نشد اما در کربلا خون واقعی ریخته شد. حضرت یوسف زنده ماند اما امام ‌حسین (ع) شهید شد. انداختن یوسف در چاه دور ‌از چشم پدر بود اما در کربلا در پیش چشمان امام حسین (ع) فرزندانش را کشتند. حضرت یعقوب علم به زنده بودن فرزندش یوسف داشت اما امام حسین (ع) علم به شهادت فرزندانش داشت. به یوسف ضربه جسمی وارد نشد اما درکربلا یوسفها قطعه قطعه شدند. کربلا چیز دیگری است و با هیچ‌ چیز قابل مقایسه نیست.

انتهای پیام./

 

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha