یکشنبه ۹ اردیبهشت ۱۴۰۳ |۱۹ شوال ۱۴۴۵ | Apr 28, 2024
غزه

اندیشمند روسی در "بررسی تاثیر مقاومت مردم فلسطین بر از بین بردن شبهات رسانه ای و تغییر افکار عمومی مردم جهان" تصریح کرد: مظلومیت مردم غزه و جنایات رژیم صهیونیستی چهره بربریت غرب را آشکار کرد.

به گزارش خبرگزاری حوزه، مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه های علمیه با همکاری تشکل بین المللی اسوه مهربانی و دانشگاه باقرالعلوم(ع) قم نشست تخصصی علمی با موضوع "بررسی تاثیر مقاومت مردم فلسطین بر از بین بردن شبهات رسانه ای و تغییر افکار عمومی مردم جهان" ( با تاکید بر جامعه روسیه) به زبان روسی و با ترجمه دکتر محمدعلی محمدی (دانش آموخته از دانشگاه های روسیه) را برگزار کرد.

سخنران وبیناری نشست دکتر امیل عاکیفوویچ آشوروف، استاد دانشگاه در مسکو، فعال فرهنگی و اجتماعی، نماینده اتحادیه اسلام و مسیحیت ارتودوکس روسیه، مدیر انجمن حمایت از فلسطین در روسیه و مدیر مؤسسه خیریه حمایت از سوریه (РусСар) بود.

بررسی تأثیر مقاومت فلسطین بر افکار عمومی جهان | آشوروف: غزه چهره بربریت غرب را آشکار کرد

متن سخنرانی وبیناری دکتر امیل عاکیفوویچ آشوروف که به فارسی ترجمه شده است را در ادامه بخوانید:

بسم الله الرحمن الرحیم

همکاران، دوستان، برادران و رفقای عزیز. قبل از شروع وبینار امروز ما مایلیم به همه شما به بهترین نحو ممکن سلام کنیم! سلام علیکم !

و به لطف خداوند متعال و به اذن او، این افتخار را داریم که از همه کسانی که در دیدار امروز ما با شما تلاش کردند، کمال تشکر را داشته باشیم( از مرکز پاسخ به شبهات حوزه علمیه، از تشکل بین المللی اسوه مهربانی و از دانشگاه باقرالعلوم علیه اسلام) خداوند متعال از همه شما راضی باشد و کوچکترین مقداری را که می خواهیم ارائه کنیم از ما بپذیرد.

ما جلسه امروز خود را با سخنانی از علی بن ابوطالب علیه اسلام آغاز می کنیم که در آن همه آنچه امروز با آن روبرو هستیم به طور دقیق تعریف شده است؛

امیرالمؤمنین علیه السلام می فرماید: زبان حیوانی است که اگر آزاد شود، اطراف را می خورد.

فهم این روایت در نحوه درک ما از اطلاعات نقش دارد. متأسفانه، قطعاً بسیاری بدون اطلاع از معنای برخی کلمات، ذهن خود را در معرض اشغال کسانی قرار می دهند که علاقه مند به بردگی جسمی، مادی و روانی آنها هستند.

از آنجایی که (برای دنیا طلبان ) منافع مادی بالاتر از منافع معنوی است، به همین دلیل است که انسان بدون انسانیت (را می خواهند) و انسان بی ارزش می شود. حال بیایید با هم ببینیم که چگونه همه اینها در عمل اجرا می شود...

فلسطین ۷۵ سال است که سال به سال، با همه تاریخ وجودش و هم مردم ساکن سرزمینش با هویت، فرهنگ، سنت و مهمتر از همه ایمان به آینده، ویران شده است. سرزمین و مردمی که گروگان جامعه جهانی شده اند. که هیچ کس نمی خواهد به اراده و سرنوشت آنها علاقه نشان دهد و تمام تلاش هایی که امروز (برای نجات فلسطین) داریم بی سر و صدا در حال نابودی است. اگر به تاریخ مردم جهان دقت کنیم، داستان ها و سرنوشت های مشابه زیادی خواهیم یافت. با این حال، فلسطین از وضعیت خاصی برخوردار است، که از زمان های بسیار قدیم برای آن جنگ هایی صورت گرفته است.

امروز تصور اینکه ما که در قرن بیست و یکم زندگی می کنیم با وحشیگری و خشونت کسانی که در گذشته مظلوم شمرده می شدند، مواجه هستیم، اما بدترین چیز زمانی است که جایگزینی برای آنچه اتفاق می افتد وجود دارد( صلح به جای جنگ) و جنایت و خشونت را با خونسردی انجام می دهند. اگر دقت کنیم که چه تعداد تعاریف برای این نسل کشی ارائه شده است، در تمام این ۷۵ سال در هیچ جایی پوشش و نام واقعی پاکسازی قومی فلسطین از فلسطینیان صرف نظر از مسلمان یا مسیحی بودن آن ها به خصوص ارتدوکس ها نخواهیم دید.

دلیل این سیر وقایع فریب مردم جهان است و همه آنها را از حقیقت رویدادها دورتر می کند.

برای اینکه به این عقیده برسیم که امروز به دنبال آن هستیم همه گزینه های ممکن برای انتقال داده ها در مورد وقایع مربوط به فلسطین که در حال رخ دادن هستند را بررسی کرده ایم. برای درک این مسائل، ما فقط چند مثال می آوریم و سعی می کنیم تعاریفی ارائه کنیم:

اقسام منازعه

۱ منازعه منطقه ای

۲ منازعه بین قومیتی

۳ منازعات مذهبی

منازعات منطقه‌ای به تضاد بین دولت‌ها، ائتلاف‌ها یا سوژه‌های فردی با یکدیگر در تعامل اجتماعی در یک قلمرو جغرافیایی واحد به صورت رسمی یا فضای غیررسمی در بستر تاریخی، اقتصادی، مذهبی یا ایدئولوژیک است.

منازعات بین قومی:

منازعات بین قومی تهدیدی جدی برای صلح و ثبات در جامعه هستند، بنابراین شناخت علل، ویژگی ها، مظاهر و پیامدهای آن و همچنین روش های پیشگیری و حل آنها از اهمیت بالایی برخوردار است.

معرفی:

درگیری های مختلفی در جهان وجود دارد که یکی از پیچیده ترین و خطرناک ترین آنها درگیری های بین قومی است. تضاد بین قومیتی بین اقوام مختلف بر اساس تفاوت در فرهنگ، زبان، مذهب و جنبه های دیگر رخ می دهد. این گونه درگیری ها اغلب شامل شکاف های عمیق تاریخی، اجتماعی و سیاسی است که می تواند منجر به خشونت و ویرانی شود.

منازعات دینی و مذهبی گونه ای ازچالش و منازعه هستند که بین گروه ها یا جوامع مذهبی مختلف رخ می دهد که خود را به صورت مخالفت، تنش یا درگیری مبتنی بر مذهب نشان می دهد. این نوع درگیری می تواند اشکال مختلفی داشته باشد، از درگیری های بین فردی گرفته تا درگیری های سیاسی و مسلحانه. اگر توجه کرده باشید همه جا از کلمه منازعه(معادل فارسی برای کلمه روسی конфлит) استفاده می شود و در ناخودآگاه هر فردی این تصور ایجاد می شود که یک موضوع برای تقسیم وجود دارد که باعث ایجاد تعارض می شود. و اکنون اطلاعات مختصری (در مورد فلسطین) را مرور می کنیم که خیلی چیزها را ( در مورد ریشه این منازعات)روشن می کند؛

در سال ۱۹۱۷ در طول جنگ جهانی اول، بریتانیا به منظور استفاده از نفوذ محافل سیاسی و مالی یهودیان برای ترغیب ایالات متحده به ورود به جنگ ، مهمترین سند تاریخ یهود را صادر کرد - اعلامیه بالفور. این نامه ای رسمی از طرف آرتور بالفور، وزیر امور خارجه بریتانیا، به لرد والتر روچیلد، نماینده جامعه یهودیان بریتانیا، برای ارسال به فدراسیون صهیونیستی بریتانیا است. در این نامه آمده است: «دولت اعلیحضرت در حال بررسی موضوع تأسیس کشور یهودی در فلسطین برای مردم یهود است و تمام تلاش خود را برای پیشبرد این هدف به کار خواهد گرفت...»

اکنون سؤالی مطرح می شود که نشان می دهد نظم جهانی در طول زمان تغییر نکرده است. در آن برگزیدگان و قدرتمندان ( مانند) حیواناتی ( در جنگل) هستند. حالا بیایید به این فکر کنیم که نظریه داروین از کجا می آید، که به طور خاص برای کسانی که در بین برگزیدگان و زورمندان نیستند ایجاد شده است. از آن زمان است که مردم جهان در سراسر جهان فریب خورده اند و به آنها القا می کنند که از نسل میمون ها هستند. بنابراین، در زمان ما، دقیقاً از لحظه ای که این تغییرات غول پیکر در میان کسانی که پاکسازی نامحسوس در فلسطین را با دقت آماده کردند، به مرحله فعلیت می روند. و همچنین تغییرات اساسی در آگاهی اکثریت مردم جهان ایجاد می کند. امروز، (مصادیق این نظریه در جهان) هر کسی را که به عضویت مقاومت درآمده است، از آن کودکان بی گناه، قربانیان حملات اسرائیل و ... گرفته تا تظاهرکنندگان مسالمت آمیز در سراسر جهان را شامل می شود. جایی که جهان در نهایت شروع به فکر کردن در مورد استانداردهای دوگانه (آمریکا و کشورهای اروپایی) در مورد مفاهیمی مانند ترور و تروریسم کرد و به صلاحدید ومنافع خود آن را برچسب زد(طبقه بندی کرد).

فقط در قرون اخیر همه تبلیغات غرب علیه تحقیر خود اسلام و مقاومت اسلامی(به صورت اسلام هراسی در جوامع غربی) فعال بوده است. گروه ها و سازمان های تروریستی ایجاد شده توسط کشور ها ی غربی (آمریکا و اروپا) که این سازمان های تروریستی در فدراسیون روسیه ممنوع هستند، مانند القاعده، داعش، بوکوحرام و بسیاری دیگر، که اقدامات آنها نه تنها مردم جهان را گمراه کرده، بلکه آنها را در ترس از اینکه روزی در جهان یک حکومت واحد جهانی تحت اسلام شکل بگیرد فرو برده است (در جهت هیمن اهداف و پروپاگاندای غربی ها بوده است.)

به همین دلایل است که رویدادهای نوار غزه برای تک تک انسان ها و مردم جهان نه تنها جایگاه ویژه ای دارد! که در نهایت، تمام جهان را با ارزش‌های واقعی فرهنگ و مقاومت اسلامی آشنا می کند، جهانیان با رفتار انسانی مقاومت فلسطین با غیرنظامیان و کسانی که اسیر شده‌اند، آشنا شدند. بالاخره این وقایع اسطوره تصاویر ساختگی و دروغین وحشی گری، ضدانسانی و بربریت مقاومت اسلامی را از بین برد.

ما (بر اساس آموزه های اسلام و قرآن )متقاعد شده‌ایم که اساس جهان تربیت انسان است، زیرا انسان جوهره جهان‌ها و هسته همه خلقت است. تنها با این اصل می توان جهان را از کثیفی و نفرتی که قرن ها القا شده است پاک کرد. بهترین راه مبارزه با نازیسم، رادیکالیسم و بسیاری دیگر از انحرافات روحی و روانی در کتاب مقدس(اعم از قرآن و انجیل) ذکر شده است. ریشه کن کردن این نوع تجلی نازیسم یک انتخاب است که تنها با ایجاد موفقیت آمیز یک محیط مساعد و بنیادین برای نسل جوان امکان پذیر است. این دقیقاً همان چیزی است که امروز مردم فلسطین نشان می دهند که به افشای چهره واقعی جهان غرب و اروپا منجر می شود، امری که بدون فداکاری نهایی ایشان امکان پذیر نبوده و نخواهد بود. این همان قدرتی است که خون فولاد را شکست می دهد- (اشاره این این فرمایش امام خمینی ره که خون بر شمشیر پیروز است)

Религиозные преследования

آزار و اذیت مذهبی:

آزار و شکنجه مذهبی عبارت است از بدرفتاری سیستماتیک با یک فرد یا گروهی از افراد در پاسخ به باورها یا وابستگی های مذهبی ایشان و یا فقدان باور به اموزه های رایج و رسمی توسط آنها. تمایل جوامع یا گروه‌های درون آن به بیگانگی با اقلیت و یا سرکوب خرده فرهنگ‌های مختلف موضوعی تکراری در تاریخ بشر است. علاوه بر این، از آنجایی که دین و مذهب یک انسان اغلب تا حد زیادی دارای مفاهیم اخلاقی، جهان بینی، خودانگاره، نگرش نسبت به دیگران است و هویت شخصی فرد را تعیین می کند، تفاوت های مذهبی می توانند عوامل فرهنگی، شخصی و اجتماعی مهمی باشند. انها سازنده فردیت و شخصیت انسان ها هستند.

آزار و شکنجه مذهبی ممکن است ناشی از تعصب مذهبی یا باورهای ضد دینی باشد (زمانی که اعضای یک گروه مسلط ادیان دیگری را به غیر از ادیان خود، یا خود دین را در زمانی که گروه غالب غیر مذهبی است) تحقیر می کنند ( مانند نقض حقوق بشر مسلمانان در جوامع اروپای غربی و بی احترامی به کتاب مقدس مسلمانان)، یا ممکن است توسط دولت تحریک و هدایت شود. یک گروه مذهبی خاص به عنوان تهدیدی برای منافع یا امنیت آنها معرفی شود. در سطوح اجتماعی مانند غیرانسانی معرفی کردن یک گروه مذهبی خاص به راحتی می تواند به اعمال خشونت آمیز علیه ایشان یا دیگر اشکال آزار و اذیت منجر شود.

همچنین آزار و اذیت مذهبی ممکن است نتیجه مقررات و قوانین اجتماعی و یا دولتی باشد. مقررات دولتی به قوانینی اطلاق می شود که دولت به منظور تنظیم و مدیریت دین در جامعه وضع می کند و مقررات عمومی به شکل تبعیض امیز بر علیه شهروندان به دلیل پایبندی به یک یا چند دین غیر از نظر رسمی دولت است. در بسیاری از کشورها، آزار و اذیت مذهبی منجر به خشونت هایی شده است که به عنوان یک موضوع حقوق بشری در محافل علمی و دانشگاهی مورد توجه است.

تعریف (خشونت مذهبی):

دیوید تی اسمیت در کتاب آزار و شکنجه مذهبی و نظم سیاسی در ایالات متحده، آزار و شکنجه مذهبی را به عنوان «خشونت یا تبعیض علیه اعضای یک اقلیت مذهبی به دلیل وابستگی مذهبی آنها» تعریف می کند، به این معنی که «اقداماتی که برای محروم کردن افراد از حقوق سیاسی و اجبار انجام می شود و دولت اقلیت ها را برای جذب، ترک یا زندگی به عنوان شهروندان درجه دوم تحت فشار قرار می دهد. و اقلیت از نظر خط مشی عمومی و فرهنگ عامه (در نظر جامعه) تحت فشار قرار می گیرند و می توان( این گونه رفتار ها با اقلیت را) به عنوان نقض آزادی اندیشه، وجدان و عقیده تعریف کرد که از طریق سیاست های عمومی منظم و فعال گسترش می یابد و اقداماتی از این قبیل را تشویق می کند. آزار و اذیت، ارعاب و اعمال مجازات با هدف نقض یا تهدید حق زندگی و آزادی اقلیت تحت آزار و اذیت به صورت سیستمی صورت می پذیرد. تفاوت بین آزار و اذیت مذهبی و عدم تحمل مذهبی در این واقعیت است که در بیشتر موارد اقلیت مورد آزار و اذیت قرار می گیرند. انگیزه آن احساسات عمومی است که دولت ممکن است آن را تحمل یا تشویق کند.

محرومیت از حقوق مدنی مردم بر اساس مذهبشان اغلب به عنوان تبعیض مذهبی توصیف می شود تا آزار و اذیت مذهبی...

مصادره یا تخریب اموال، سخنان نفرت پراکن، دستگیری، زندان، ضرب و شتم، شکنجه، قتل و اعدام از مصادیق آزار و شکنجه مذهبی هستند . آزار و اذیت مذهبی را می توان نقطه مقابل آزادی مذهبی دانست.

بیتمن بین درجات مختلف آزار و اذیت تمایز قائل شد و می گوید: «این مورد یعنی آزار مذهبی باید برای او هزینه شخصی داشته باشد... باید ناعادلانه و ناشایست باشد... باید نتیجه مستقیم ایمان فرد باشد و ..."

Социологический взгляд

دیدگاه جامعه شناختی:

از منظر جامعه‌شناختی، شکل‌گیری هویت‌ی گروه‌های اجتماعی قدرتمند، مانند هویت‌هایی که توسط ناسیونالیسم، قومیت یا مذهب ایجاد شده‌اند، جنبه علّی اعمال آزار و اذیت به شمار می روند. هانس جی. کیپنبرگ استدلال می کند که این جوامع هستند که ممکن است اکثریت یا اقلیت را تشکیل دهند که باعث خشونت می شوند. "، اما "آنچه هستیم" نیز دلیلی برای ترس از این که دارد که "آنچه نیستیم" را تحمل نکنیم و این چالش ممکن است به فرسایش هویت کمک کند.

برایان جی. گریم و راجر فینک می گویند که این درک از کثرت به خطرناک است و می تواند منجر به آزار و اذیت می شود. تنوع ادیان برای دولت ها و همچنین برای شهروندان باعث ایجاد نگرانی هم برای دین مسلط و هم برای دولت است چرا که انگیزه هایی برای محدود کردن فعالیت های مذهبی فراهم می کند. در این مورد استدلال می‌کند که آزار و شکنجه در قرون وسطی «نمونه قابل توجهی از نظریه کلاسیک انحراف [که مبتنی بر شکل‌گیری هویت است] همانطور که این امر توسط پدر جامعه‌شناسی، امیل دورکیم طرح شده است،.

بحران مدیریت آزار و اذیت نیز اغلب بخشی است از یک درگیری بزرگتر که هم دولت های در حال توسعه و هم دولت های توسعه یافته را در بر می گیرد زیرا آنها هویت ملی خود را دوباره تعریف می کنند.

جیمز ال. گیبسون اضافه می کند که هر چه نگرش وفاداری و همبستگی به هویت گروهی قوی تر باشد و منافع درک شده از تعلق به آن بیشتر باشد، احتمال عدم تحمل هویت اجتماعی در برابر چالش ها بیشتر می شود. ترکیب هویت اجتماعی قوی با دولت، منافع این افراد در جامعه را افزایش می دهد، از این رو این احتمال وجود دارد که آزار و اذیت توسط آن گروه اجتماعی افزایش یابد. محدودیت های قانونی دولت به همکاری اجتماعی بستگی دارد، بنابراین دولت نیز به نوبه خود باید از گروه اجتماعی که از آن حمایت می کند محافظت کند و احتمال آزار و اذیت دولتی را نیز افزایش دهد. «وقتی آزادی‌های مذهبی با تنظیم حرفه یا عمل مذهبی تضعیف می‌شود، آزار و اذیت مذهبی خشونت‌آمیز و درگیری‌ها افزایش می‌یابد».

زاگورین می نویسد: "به گفته برخی از فیلسوفان، مدارا یک فضیلت اخلاقی است؛ اگر چنین است، پس نتیجه می شود که عدم مدارا یک رذیله است. اما فضیلت و رذیلت ویژگی های منحصر به فرد افراد است و عدم تحمل و آزار اقلیت در قرون وسطی در جامعه مسیحی، به عنوان پدیده‌های اجتماعی و جمعی، مورد تأیید جامعه بوده و به سختی مورد سؤال قرار می‌گرفتند...(چنین تبعیض هایی به دلیل مقبولیت عامه مردم مشروعیت می یافتند ). بنابراین، نابردباری و آزار و اذیت دینی نه به عنوان رذیله، بلکه برای حفظ حقیقت دینی و راست آیینی و هر آنچه که یک باورمند حقیقی نیاز دارد ضروری و مفید تلقی می‌شدند. این دیدگاه آزار و اذیت محدود به قرون وسطی نیست. همانطور که کریستین آر. راشل و جیتسه اچ به آن اشاره کرده اند.

در پایان می خواهیم روایتی از امام باقر علیه السلام برای شما بیاوریم که فرمود:

هنگامی که خداوند عقل را آفرید از آن تحقیق کرد و سپس به آن گفت: نزدیک شو و عقل نزدیک شد. سپس به او گفت: «بازگرد» و عقل بازگشت. سپس خداوند فرمود: به قدرت و عظمت خود قسم که مخلوقی را که نزد من محبوبتر از شما(عقل) باشد را نیافریدم. و من به واسطه تو (عقل) کمال را فقط به کسانی دادم که دوستشان دارم. همانا من فقط به وسیله تو امر می کنم و تنها به وسیله تو نهی می کنم. فقط به وسیله تو مجازات می کنم و فقط به وسیله تو پاداش می دهم.

انتهای پیام

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha