یکشنبه ۲۵ آذر ۱۴۰۳ |۱۳ جمادی‌الثانی ۱۴۴۶ | Dec 15, 2024
شیخ بهایی

حوزه /ناحیه "جبل عامل" همواره یكی از مراكز شیعه در مغرب آسیا بوده است و پیشوایان و دانشمندان شیعه كه از این ناحیه برخاسته‌اند، بسیارند و خاندان بهائی نیز از همان خانواده‌های معروف شیعه در جبل عامل بوده است.

به گزارش سرویس علمی فرهنگی خبرگزاری «حوزه»، بهاء الدین محمد بن عزالدین حسین بن عبدالصمد بن شمس الدین محمد بن حسن بن محمد بن صالح حارثی همدانی (از صحابه معروف حضرت علی (ع) )عاملی جبعی (جباعی) معروف به شیخ بهائی در سال ۹۵۳ ه.ق ۱۵۴۶ میلادی در بعلبك متولد شد.

 او در جبل عامل در ناحیه شام و سوریه در روستایی به نام "جبع" یا "جباع" می زیسته و از نژاد "حارث بن عبدالله اعور همدانی" متوفی به سال ۶۵ هجری از معاریف اسلام بوده است.

ناحیه "جبل عامل" همواره یكی از مراكز شیعه در مغرب آسیا بوده است و پیشوایان و دانشمندان شیعه كه از این ناحیه برخاسته‌اند، بسیارند. در هر زمان، حتی امروزه فرق شیعه در جبل عامل به وفور می زیسته‌اند و در بنیاد نهادن مذهب شیعه در ایران و استوار كردن بنیان آن مخصوصاً از قرن هفتم هجری به بعد یاری بسیار كرده و در این مدت پیشوایان بزرگ از میان ایشان برخاسته‌اند و خاندان بهائی نیز از همان خانواده‌های معروف شیعه در جبل عامل بوده است.

پدر شیخ بهایی از رهبران شیعه و مشایخ بزرگ و از شاگردان و صحابه پیشوای معروف شیعه زین‌الدین علی بن احمد عاملی جبلی مشهور به شهید ثانی است كه پس از كشته شدن شهید ثانی به سال ۹۶۶ ه.ق به ایران آمد.

صاحب تاریخ عالم آرای عباسی در باره عزالدین گفته است: " شیخ حسین از مشایخ عظام جبل عامل و در جمیع فنون بتخصیص فقه و تفسیر و حدیث و عربیت فاضلی دانشمند بود. و خلاصه ایام شباب و روزگار جوانی را در صحبت شهید ثانی و زنده جاودانی شیخ زین الدین علیه الرحمه به‌سر برده در تصحیح حدیث و رجال و تحصیل مقدمات اشتهار و كسب كمالات مشارك و مصاحب یكدیگر بوده اند".

شیخ الاسلام دارالسلطنه‌  هرات و اصفهان

از آنجا كه وی شاگرد شهید دوم بوده و از سرزمینی آمده بود كه مركز دیرین شیعیان بود، پیشرفت و شهرت بسیار یافت و مورد توجه سلطان محمد خدابنده پدر شاه عباس بزرگ قرار گرفت وپس از چندی مقام شیخ الاسلامی دارالسلطنه‌ی هرات به‌وی تفویض شد.

مهاجرت به ایران

عزالدین , پدر شیخ بهائی باتفاق پسر سیزده ساله اش به ایران  آمد و در شهر قزوین که در آن زمان پایتخت شاه طهماسب صفوی بود سکنی گزید  و چون در آن زمان شاه طهماسب صفوی شیعیان را می پذیرفت ,مقدم او را گرامی داشت و او را تحت حمایت خود قرار داد . پدر شیخ بهائی که از نویسندگان و محققان و اهل مطالعه بود کتاب " عقدالطهماسبی " را در همان زمان نوشت . مدتی این خانواده در قزوین بودند و هنگامی که شاه عباس پایتختش را به اصفهان منتقل کرد , شیخ بهائی به همراه پدرش به اصفهان رفتند . شیخ بهائی با سعی و مجاهدت بسیار در شبانه روز مدام تعلیم می گرفت . عربی و تفسیر و حدیث را در نزد پدر فرا گرفت و حکمت و کلام و قسمتی از علوم منقول را از ملا عبدالله یزدی صاحب کتاب " حاشیه در منطق " و ریاضی را از مولانا فضل بن محمد قائینی در مشهد مقدس آموخت . وی در جوانی به سیر و سیاحت پرداخت و با مردم شهرهای افغانستان , دمشق , فلسطین و مصر درآمیخت و توشه پربار دانش و معرفت را از خرمن هر قوم و ملیت و قبیله ای برداشت . شیخ بهائی در سال 984 هجری قمری برای حج به مکه سفر کرد و درسال 992 سفر دوم خود را به حجاز آغاز نمود و سپس در سال 1008(ه .ق ) به همراه شاه عباس صفوی با پای پیاده و بدون آنکه سوار بر مرکبی شود عازم مشهد مقدس گردید . هوش و ذکاوت و اطلاعات عمیق او مورد توجه دانشمندان و علمای وقت قرار گرفت و در نتیجه روز به روز به شهرتش افزوده شد , بطوریکه فقیهی بنام شیخ منشار که شیخ الاسلام وقت بود او را به جانشینی خود انتخاب و دخترش را به عقد شیخ بهائی درآورد و پس از در گذشت شیخ منشار شیخ بهائی به جانشینی او منصوب گردید . شیخ بهائی , حکیم عارف , فقیه , ادیب , ریاضیدان و مهندسی برجسته بود و چون از قدرت سخنوری بهره کافی داشت در محافل و مجالس ادبی و سیاسی و علمی طرفداران زیادی را کسب کرد تا آنجا که با توجه به معلومات و محبوبیتش به مقام وزارت منصوب شد .

 دارای 88 اثر رساله

وی در علوم فلسفه، منطق، هیئت و ریاضیات تبحر داشت، مجموعه تألیفاتی كه از او بر جای مانده در حدود ۸۸ كتاب و رساله است. وی در سال ۱۰۳۱ ه.ق در اصفهان درگذشت و بنا بر وصیت خودش جنازه او را به مشهد بردند و در جوار مرقد مطهر حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام جنب موزه آستان قدس دفن كردند. مقبره‌ی این دانشمند بین صحن امام و صحن آزادی ‌و در جایی كه پیشتر محل تدریس او بوده قرار دارد .

زندگی علمی

این دانشمند شیعی،  فقه و اصول، تفسیر، حدیث و ادبیات عرب را نزد پدرش شیخ عزالدین حسین عاملی.

 منطق و كلام و معانی و بیان و ادبیات عرب را نزد عبدالله بن شهاب‏الدین حسین یزدی، معروف به ملاعبدالله یزدی

ریاضی، كلام و فلسفه را از مولانا افضل قاينی مدرس سركار فیض كاشانی   

 طب را از حكیم عماد الدین محمود،طبیب ویژه شاه طهماسب و مشهورترین پزشك ایران در آن دوره وصحیح بخاری را نزد ابی الطیف مقدسی فرا گرفت .

 همچنین نقل است نزد ملا محمد باقر یزدی مؤلف كتاب مطالع الانوار كه از ریاضی دانان عصر خود بوده نیز درس خوانده است.

شاگردان

 تعداد کثیری از دانشوران نامی قرن یازدهم نزد وی تحصیل کرده اند. یكی از محققان معاصر ۳۳ تن از شاگردان او را نام برده است كه در این‏جا به مشهورترین آن‏ها اشاره می‏كنیم:

ملا محمد محسن بن ‏مرتضی بن محمود فیض كاشانی، متوفی ۱۰۹۱ ق.

 سیدمیرزا رفیع‏الدین محمدبن حیدر حسینی طباطبایی نائینی، متوفی ۱۰۹۹ ق.

ملامحمدتقی بن مقصود علی مجلسی، معروف به مجلسی اول، متوفی ۱۰۷۰ ق.

 صدرالدین محمدبن‏ابراهیم شیرازی، معروف به ملاصدرا، حكیم مشهور قرن یازدهم، متوفی ۱۰۵۰ ق.

 ملامحمدباقربن‏محمد مؤمن خراسانی سبزواری، معروف به محقق سبزواری، شیخ‏الاسلام اصفهان، متوفی ۱۰۹۰ ق.

 جامع عباسی : شاخص‏ترین اثر شیخ است درفقه و به زبان فارسی که این خود ابتكاری نو در نگارش متون فقهی به شمار می رفت تا آن‏جا كه برخی از صاحب نظران از آن به عنوان اولین دوره فقه فارسی غیر استدلالی كه به صورت رساله عملیه نوشته شده است‏یاد می‏كنند  ، این كتاب از یك مقدمه و بیست ‏باب (از طهارت تا دیات) تشكیل شده است.

    الزبدة فی الاصول : مهم‏ترین اثر شیخ است در اصول. تاریخ نگارش آن یعنی سال ۱۰۱۸ ق و به قولی در سال ۱۰۰۵ ق، حكایت از اهمیت آن دارد، زیرا اوایل قرن یازدهم، عصر سیطره اخباریان در حوزه فقه و اصول شیعی بوده است  

    اربعین : تالیف اربعین از سوی محدثان و عالمان شیعی بر اساس حدیث معروفی است كه از پیامبر صلی الله علیه و آله نقل شده است  شیخ بهایی نیز به پیروی از این سنت معمول، به تالیف اربعین حدیث پرداخت، با این امتیاز كه شرح كافی و جامع در باره احادیث‏یاد شده دارد و در مجموع، از بهترین و معروف‏ترین اربعین‏ها می‏باشد. این اثر بعد از مثنوی سوانح حجاز، تنها اثری است كه شیخ در آن به مباحث ‏سیاسی پرداخته است، مؤلف در شرح حدیث پانزدهم (كه در باره حرمت اعانت ظالمان و گرایش قلبی به آن‏ها وارد شده است) به تفصیل دیدگاه‏های خود را مطرح كرده است. شیخ در باره این موضوع به طور صریح و شفاف سخن گفته است، از این رو می‏توان دیدگاه و عقیده باطنی او در مورد رفتار با حاكم جور، و نیز علل و عوامل همكاری علما با شاهان صفوی را به دست آورد، همچنین وی در این اثر به بحث از امر به معروف و نهی از منكر، شرایط و مراحل آن پرداخته است.

    مثنوی سوانح الحجاز( نان و حلوا ) : این کتاب آمیخته‏ای از مواعظ، طنز، حكایت، تمثیل و لطایف عرفانی و معارف برین بشری است.با زبانی روان و دلنشین. نان و حلوا ترسیمی است از ریاكاری، تلبیس و غرور به مال و منال و عنوان و منصب دنیایی . بهایی در یكی از بخش‏های این مثنوی به دوری از سلاطین كه خود آن را از نزدیك تجربه كرده بود اشاره می‏كند، چرا كه قرب شاهان غارت دل و دین را در پی دارد در مجموع، مثنوی نان و حلوا از جمله آثار شیخ بهایی است كه در تبیین دیدگاه و اندیشه سیاسی او می‏توان بدان استناد كرد.

منبع:

مرکز ابررایا نشرملی

شهر نیکان

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha