به گزارش خبرگزاری حوزه از کرمان، بیست و یکمین یادواره شهدای شهر محی آباد با قرائت قرآن و خیر مقدم امام جمعه شهر آغاز شد و با روایتگری راوی دفاع مقدس سردار محمد احمدیان، مداحی حاج مرتضی طاهری، اجرای و پرده خوانی آقای محمد اسماعیلی و اجرای گروه بین المللی هم آوایی پیامبر اعظم همراه بود.
راوی دفاع مقدس سردار محمد احمدیان ضمن اشاره به اهمیت یاد و خاطره شهدا گفت: من همرزم بچه های کرمان بودم و خودم را مدیون بچه های کرمان بچه های حاج قاسم می دانم.
وی افزود: یادمانی که به عنوان شهدای زید است خودم به اتفاق چندنفر عزیزان بیش از ۱۸۰ پیکر بچه های کرمان را از زیر خاک بیرون آوردیم، بچه های عملیات رمضان کرمان، این یادمان بچه های کرمان است. کشف آن قصه ای دارد، اینجا قتلگاه است، طلائیه قتلگاه بچه های خیبر است، فکه قتلگاه بچه های والفجر مقدماتی است، می خواهم بگویم اهای مردم هر جا یادمانی درست شده ما آنجا حسب ظاهر زمین خوردیم اما دنیا این را بداند فکر کردند با کشتن ما دنیا به پایان میرسد نمی دانند بالاخره خون های شهدا در فلسطین و لبنان بالا میزند و بساطشان را از بین می برد.
سردار احمدیان با اشاره به سخن حضرت امام گفت: ما یک آقا روح الله داشتیم می گفت یک روزی مزار این بچه ها دارالشفا می شود مسیر ایران در امتداد حرکت عاشورایی ابی عبدالله است، مگر امام حسین(ع) را در کربلا به شهادتت نرساندند و خاندانشان را به اسارت نبردند حسب ظاهر امام حسین(ع) روز عاشورا شکست خورد اما در قتلگاه امام ما گنبد و گلدسته ای علم شد، دلمرده ها می روند و زنده برمیگردند این یک نمونه اش بود. این بچه ها جنسشان عاشورایی است.
وی ضمن اشاره به خاطره تفحص یک شهید گفت: خدا می گوید دلم می خواهد یاد و نام این بچه ها الی ابد بماند منِ خدا میخواهم رد پای این بچه ها بوسه گاه ملائک شود.
راوی دفاع مقدس افزود: وقتی خبر رسید که در منطقه ای در الاماره شهید سید یاسری توسط عراقی ها شرعی دفن شده و برایش حرم ساخته اند ما نامه فرستادیم به دفتر حضرت آقا. رفتیم برای زیارت به عراق تا به آن نقطه رسیدیم مردها و زن های عرب آمدند جلو و گفتند میخواهید چکار کنید گفتیم فعلا هیچی ولی منتظریم دستور بیاید نبش قبر کنیم شهیدمان را ببریم ایران. مردهای عشایر شروع کردند گریه کردن و گفتند شمارا به قرآن که این شهید را از اینجا نبرید. ما گفتیم این شهید خانواده دارد پدر و مادر دارد منتظرش اند، چرا؟ گفتند اینجا بیمارستان ماست از آن روزی که این شهید را اینجا دفنش کردیم دیگر مریض هایمان را الاماره نمیبریم. اقا روح الله گفت مزار این بچه ها دارالشفا می شود. عراقی ها دارند شفا میگیرند مگر میشود شهدا به ما نگاه نکنند.
وی ادامه داد: در نوق رفسنجان یک رزمنده است که من هرجا رفتم‌گفتم، به نام شهید محمدی پور یکی از فرماندهان گردانهای حاج قاسم است، بارها خود حاج قاسم قصه اش را تعریف کرده این شهید مقتلش شلمچه است، برادر شهید است. به دشمن خودش میگوید ای برادر عرب می دانم یک روزی در جنوب یا غرب کشور خون مرا خواهی ریخت اما بدان من برای نجات تو امده ام و اگر خدا اجازه دهد اولین کسی که شفاعت میکنم تو هستی. به قاتل خودش میگوید. نگاهش به دشمن خودش این مدلی است مزارش دارالشفا نشود؟
سردار احمدیان با اشاره به مسئله فلسطین گفت: وقتی قصه فلسطین را مرور می کنیم و حضرت آقا می فرماید فلسطین قصه رمز آلود فرج است، یعنی بدانید امروز در دنیا شمر شمشیرش را از رو بسته است و زن و بچه مردم را راحت می کشد، در جایی که ما کنارش جنگی داشتیم که به قاتل خودش اینطوری بوده است. این ادبیات جنگ ما با دشمن است. وقتی آنها کشته می شوند هیچ ردی از آنها باقی نمی ماند اما یک شهید ما در داخل خاک عراق زیارتگاه می شود.
راوی دفاع مقدس ضمن تعریف روایت دیگری از شهدا گفت: آقای فلسقی از فرماندهان زمان جنگ بود به اتفاق دیگران آمدند قم زیارت حضرت معصومه (س). گفتند به دیدار آیت الله بهجت برویم. تمام فرمانده ها نشستند گفتند آقاجان اینها سربازان امام زمان(عج) هستند از جبهه آمدند اگر میشود برای اینها از امام زمان(عج) صحبت کنید. آیت الله بهجت نفس بلند و به تعبیری آهی کشید و دو جمله عجیب گفت:《ای کاش منم جوان بودم میتوانستم بیایم آنجا》یعنی آنجا که جوان ها بودند یک خبرهایی بوده. ای کاش می آمدم و مینشستم و اقا مصطفی ردانی پور برایم از امام زمان میگفت، یعنی بعضی ادمهایی که آنجا بودند هم صاحب خبر هستند. بیخود نیست که رد پایشان و استخوان هایشان زیارتگاه شده است.
شایان ذکر است: در این مراسم امام جمعه محی آباد، بخشدار ماهان، دادستان ماهان، رئیس دادگستری ماهان و مسئولین شهر حضور داشتند.
