به گزارش خبرگزاری حوزه، در دنیای امروز که اصطلاحات و مفاهیم علمی و تخصصی، بخش مهمی از گفتوگوها و محتوای رسانهها را تشکیل میدهند، توضیح این واژهها به زبان ساده و روان اهمیت ویژهای پیدا کرده است تا همه بتوانند معنا و پیام آنها را به راحتی درک کنند.
پوپولیسم: وقتی سیاست به زبان مردم سخن میگوید
تصور کنید مسئولی که بهجای سخنرانی رسمی و پشت تریبون، با پوششی ساده در میان مردم یک روستا میایستد و پای حرفهای آنها مینشیند.
یا نامزدی انتخاباتی که بهجای طرحهای پیچیده و اصطلاحات تخصصی، فقط میگوید: «من مثل شما زندگی میکنم و میدانم گرانی نان یعنی چه».
این تصویر آشنا، نمونهای روشن از پوپولیسم است؛ رویکردی سیاسی که بر نزدیکی به مردم، زبان ساده و تأکید بر تجربههای روزمره استوار است.
پوپولیسم یا عوامگرایی به شیوهای از سیاست گفته میشود که در آن سیاستمداران خود را نمایندهٔ مستقیم «مردم عادی» معرفی میکنند و در برابر «نخبگان» قرار میدهند.
در این نگاه، جامعه به دو بخش اصلی تقسیم میشود: مردمی که صادق، زحمتکش و نادیدهگرفتهشدهاند، و گروهی محدود که قدرت، ثروت یا نفوذ را در دست دارند.
پوپولیسم بر این باور تکیه دارد که تصمیمها باید بازتاب مستقیم خواست و نیاز مردم باشد و نه نتیجهٔ گفتوگوهای پیچیده و دور از دسترس.
پوپولیسم چگونه شکل میگیرد؟
پوپولیسم معمولاً در شرایطی رشد میکند که فاصلهٔ میان مردم و قدرت زیاد شده باشد. وقتی بخش بزرگی از جامعه احساس میکند صدایش شنیده نمیشود، یا سیاستگذاریها با زندگی واقعی آنها بیگانه است، زمینه برای ظهور پوپولیسم فراهم میشود.
در چنین فضایی، سیاستمداری که با زبان ساده سخن میگوید، در میان مردم حضور پیدا میکند و وعدهٔ پاسخهای سریع میدهد، میتواند بهسرعت اعتماد و محبوبیت کسب کند.
این احساس فاصله میتواند دلایل مختلفی داشته باشد؛ از مشکلات اقتصادی و نابرابریهای اجتماعی گرفته تا پیچیدهشدن ساختارهای اداری و تصمیمگیری. پوپولیسم در این معنا، واکنشی است به این حس که «کسی از بالا ما را نمیبیند».
چهرههای متفاوت پوپولیسم
پوپولیسم یک جریان یکنواخت و همشکل نیست و میتواند صورتهای گوناگونی به خود بگیرد.
گاهی با تأکید بر عدالت اقتصادی و حمایت از اقشار ضعیف ظاهر میشود و گاهی بر هویت ملی، فرهنگی یا دینی تکیه میکند.
به همین دلیل، نمونههایی از پوپولیسم را میتوان در گرایشهای مختلف سیاسی و در جوامع متفاوت مشاهده کرد.
وجه مشترک همهٔ این شکلها، سادهسازی مسائل پیچیده و تقسیم جامعه به «مردم» و «نخبگان» است.
این سادهسازی میتواند هم نقطهٔ قوت باشد و هم نقطهٔ ضعف؛ از یکسو سیاست را برای مردم قابلفهمتر میکند و از سوی دیگر ممکن است واقعیتهای پیچیدهٔ حکومتداری را نادیده بگیرد.
پوپولیسم؛ فرصت یا چالش؟
دربارهٔ پوپولیسم دو نگاه اصلی وجود دارد. برخی آن را نشانهای از توجه واقعی به مردم میدانند؛ تلاشی برای نزدیککردن سیاست به زندگی روزمره و شنیدن صدای کسانی که معمولاً نادیده گرفته میشوند. از این منظر، پوپولیسم میتواند پیوند میان جامعه و قدرت را تقویت کند.
در مقابل، نگاه دیگری هشدار میدهد که پوپولیسم زمانی مشکلساز میشود که به وعدههای احساسی و کوتاهمدت محدود شود و جای برنامهریزی بلندمدت را بگیرد. در این حالت، محبوبیت سریع ممکن است به ناامیدی بعدی بینجامد.
در نهایت، پوپولیسم را باید پدیدهای وابسته به زمینه دانست؛ نه کاملاً مثبت و نه کاملاً منفی. فهم درست آن کمک میکند دریابیم چرا برخی گفتمانها در دورههایی خاص با استقبال عمومی روبهرو میشوند و چرا قضاوت دربارهٔ پوپولیسم نیازمند نگاهی دقیق و غیرسیاهوسفید است.










نظر شما