به گزارش خبرگزاری حوزه، عصر دیروز(چهارشنبه) فیلم معروف و بسیار پرفروش "عقاب ها" ساخته ساموئل خاچیکیان، از شبکه نمایش برای چندین بار پخش شد و از جمله آثاری است که با وجود بارها بازپخش از شبکه های مختلف تلویزیون، همچنان پرمخاطب و جذاب است.

پیشتر هم البته در بررسی فیلم های شاخص با موضوع دفاع مقدس این نکته را متذکر شده بودیم که این فیلم تولید شده در سال ۶۳، با توجه به آمار تقریبی ۸ تا ۹ میلیون تماشاگری که در زمان اکران خود در دهه ۶۰ داشته، چنانچه در زمان کنونی به اکران در می آمد با توجه به میانگین قیمت فعلی بلیت سینما، بیش از ۱۰۰ میلیارد تومان فروش می کرد و این یعنی عملاً همچنان "عقاب ها" پرمخاطب ترین فیلم تاریخ سینمای ایران است.

فیلم یادشده گرچه در بین آثار شاخص ژانر دفاع مقدس، شاهکار و بی نظیر به شمار نمی رود، اما به هر حال برای مخاطب عام همچنان اثری جذاب و دنبال کننده است که این مساله می طلبد نویسندگان، منتقدان و پژوهشگران سینمایی، چرایی این موضوع را پس از گذشت حدود ۳۷ سال از زمان ساخته شدن "عقاب ها"، مورد توجه، تحلیل و واکاوی خویش قرار دهند.

واقعیت آن است که از همان سال های شروع جنگ تحمیلی به تدریج، ژانر دفاع مقدس شکل و قوام لازم را گرفت و اندک اندک رشد خوبی پیدا کرد تا جایی که اینک به جرأت می توان مدعی شد، فیلم های دفاع مقدسی کشور ما یک ژانر ویژه و منحصر به فرد در سینمای جنگی دنیا به شمار می رود؛ آثاری که البته بسیاری از آن ها در هم آمیخته با ارزش های انقلابی و معنویت برآمده از دین ماست.

در سال ۶۴ که فیلم عقاب ها در سینماهای کشور به نمایش درآمد، برپایه آمار تقریبی، چیزی حدود ۲۰ درصد مردم این فیلم را به تماشا نشستند یعنی به طور متوسط از هر پنج ایرانی، یک نفر آن را بر روی پرده نقره ای مشاهده کرده و این آماری است که درباره هیچ فیلم دیگری در تاریخ کشورمان، تکرار نشده است.

یکی از ویژگی های قابل توجه این فیلم سینمایی این بوده که داستانی واقعی (نجات خلبان یدالله شریفی راد از دست دشمن) را دستمایه قرار داده و انصافاً کارگردان از تمام ظرفیت های داستان گویی در این باره به منظور درگیر کردن ذهن مخاطب با قصه و به ویژه برانگیختن حس وطن دوستی و دشمن ستیزی در وجود او مدد گرفته است.

در خلاصه داستان فیلم آمده است: "در جنگ ایران و عراق یک هواپیمای ارتش ایران، پس از انجام مأموریتی در خاک عراق، مورد حمله عراقی ها قرار می گیرد و در کردستان عراق سقوط می کند. خلبان با چتر نجات فرود می آید. گروهی از نظامیان در پی دستگیری او هستند. خلبان به کمک یک تکاور ایرانی که برای انجام مأموریتی با لباس مبدل وارد کردستان عراق شده، نجات می یابد. هر دو پس از درگیری با نظامیان دشمن به همراه گروهی از مبارزان کرد عراقی به روستایی پناه می برند. نظامیان آنان را تعقیب می کنند خلبان و تکاور با موتور سیکلت می گریزند. یک هلی کوپتر عراقی آن دو را تعقیب می کند. در نزدیکی مرز نیروهای ایرانی هلی کوپتر را سرنگون می کنند. خلبان و تکاور، سوار بر موتور سیکلت، در نزدیکی مرز به سرعت به میدان مین نزدیک می شوند. اشاره سربازان ایرانی که می کوشند آن دو را متوجه خطر کنند مؤثر نمی افتد و در برخورد موتور سیکلت با مین تکاور کشته می شود و خلبان نجات می یابد. "

نکته حائز اهمیت دیگر درباره این فیلم، استفاده درست و هوشمندانه از عنصر موسیقی است که به خصوص هنرمندی خاص مجید انتظامی دخیل شده تا مخاطب از همان تیتراژ آغازین فیلم، درگیر این اثر شده و در انتظار تماشای لحظات حماسی و ایثار خلبانان و رزمندگان باشد. با این همه دلیل اصلی موفقیت فیلم را باید در قصه گویی آن دانست و این که معمولاً تماشاگر ایرانی با قصه قهرمانان خود به خصوص در ژانر جنگی ارتباط خوبی برقرار می کند.